زن بودن سخت ترین کار در ایران است ...از صبح با نگاه های مختلف دیده شدن، محدودیتهای مختلف در روزهای مختلف و بسیار بسیار بسیارهای دیگر که میدانید و من با تکرارشان حالتان را "سرد" نمی کنم ...
اولین بار پس از "هیس دخترها فریاد نمیزنند" بغض کردم و در پایان خیس خیس گریه کردم...
گریستم به حال خودم! به حال سر زمینم و به حال و روزی که برای زنان در این کشور درست کردهایم ...
البته که این اتفاقات تنها محدود به ایران نیست ! ولی درد و بغضی که گاهی به عنوان یک مرد -از نظر جنسیت- من را گرفتار میکند حداقل هاست ...
در فیلم "عرق سرد" یک زن ! حتی نمیتواند بدون اجازه همسر خود به سفر برود ... نمیتواند از همسرش جدا بشود!!!!
نمیتواند هایی که هرکدام از ما اگر بیندیشیم میبینیم ابتدایی ترین و ابتدایی ترین حقیست که به عنوان انسان چه مرد و چه زن دارند!
من نه حقوق دانم و نه وکیل و قاضی ... ولی من انسانم! یک روز بزرگی به من گفت آدمها قانون را خود برای قانون شکنیهای خود ترتیب میدهند و من آن را روزها و سال هاست که فکر میکنم و روز به روز بیشتر آن را احساس میکنم ...
وقتی حداقلها برای یک جنسیت! یک قومیت! یک "انسان(!!!!)" زیر پای گذاشته میشود ... نای نفسی برای آدم میماند؟ رویی برای آدم میماند برای همدردی با ایشان؟ و البته من خواهر دارم و مادر! و البته شما خواهر دارید و مادر... نمیخواهم به این استدلال روحانیون روی آورم که - فک کن خواهر(مادر) خودت باشه ... - ولی آیا این تصمیمات اگر برای خود شما گرفته شود؟ فریاد نمیزنید که آاااااای من هم آدمم و آزادی میخواهم؟
فریاد نمیزنید که چه فرقییییی میان من و زن من است؟
چرا اجازه من دست همسر من استتتتت؟
البته که این نبرد میان دو جنسیت تمامی ندارد... و البته این عشق و کششی که هست...
وای و صد وای بر ما نا'مردان' بر مایی که برای خود نمیپسندیم و برای جنسیت دیگر چرا...
این برخوردها البته بی واکنش نمانده و این روزها دخترانی جسورتر و یاغیتر را گاه در جامعه میبینم که میخواهند 'مردصفت' بار آیند که این افتخاری دوچندان است برای مایی که این بذر عقده را در دلهایشان گذاشتیم...
چه آن روز که به دخترانمان گفتیم لاک قرمز نزنند... چه آن روز که گفتیم هیسسس! عه دختر که بحث نمیکند!
دردا دردا دردا....
و در پایان این رباعی را سرد شدم :
تو شعری و مفهوم سرودن هستی
از روز ازل مــظهر بودن هستی
آزادیتـــان چقــــدر باشد خانم ؟
البتـه که آزاد به مــردن هســـتی !
"صافحیان"
اونم ندارن
زیبانوشتید