میشکند و باز...
نوشته شده در توسط امیررضا صافحیان.
میشکند و صدای شکستنش
آواز غنچه ی دلمرده می شود
میشکند مثل هر بار در بهار
پاییز را می شکند،تکه تکه می شود
یک تکه را بدست گرفته می دوی
آنجا که دریا مثل خود برکه می شود
من کنار شکستنش راست ایستاده ام
زیر پا میگذارمش تا باز خسته می شود
- آواز سرد آدم برفی به روی خاک
گندم درو می کند و پاینده می شود -
"صافحیان"